Wed, 21 Sep 2005 0

اگر ای میل نکنی از یادم می ری. اگر جرات داری میل نفرست بعد من می دونم با تو .

تو گرفتار عشقی شدی که خودت هم فکرش رو نمی کردی . از قدیم گفتن عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند.

عشق من که سر به رسوایی زده

تو کشورهایی که تجارت می کنم همه می دونند.



تو مگر حال نداری که بگیری حالم
تو مگر رحم نداری که بگیری احوالم
چون دیگر قصد خبر نیست ز حال تو خبر
تو بدانی چو کشم از دست تو نیست خبر
  

 

از یک نفر عاشق

بهش شانس روبده که باز بیاد بالا و باز بتونه خودش رو اگر لیاقت داره بکشه بالا و مثلا به قول خودش بشه مثل روزهای اولش.

دیگه براش بس است. به جان خودت بس است. میدونم لیاقت نداره میدونم قدر زندگی خوب رو نمیدونه و فقط می زنه زیر قولش ولی بهش بده بزار حداقل تو بی آبروی بلایی سرش نیاد.

بزار ابروش پیش بقیه حفظ بشه . بزار کمی راحت زندگی کنه.

یک چیز که براش مهم است بگیر. عزیزش رو گرفتی عزیزی که خیلی براش نگران بود گرفتی. حالا چیزی که اگر نباشه خودش رو گم میکنه بگیر ولی بزار راحت زندگی کنه. اگر اون رو بگیری ازش دیگه راحت میشه و امیدش قطع . شاید باور نکنه ولی وقتی ببینه که دیگه تو مساله ایی ناتوان است به کار می چسبه و دوست بازی رو کنار می زاره.

بهش کمک کن دیگه دلم واقعا براش می سوزه

برام همه چی مسخره شده. خیلی مسخره . حتی دیگه از فکر کردن در موردش از خودم بدم میاید. براش گفتم اینترنت نداشتی یا مهمون داری یا سفری؟ ناراحت شد. دیدم نوشته که به من ربطی نداره چون دیگه از نظر انسانیت و شرعی و عرفی ما با هم نسبتی نداریم. 

خوب راست میگه دو نفر که دیگه چندین ماه باشه همدیگر رو نبینند و دیگه چیزی بینشون نباشه اره با هم نسبتی ندارند. 

چه چیزهایی باید بگم هنوز شاید به هم علاقه داشته باشیم. یعنی میدونم من دارم . اون هم همینطور ولی مشکلات کاری و دوری طوری شده که هر شب به هم متلک میگفتیم. مخصوصا این اواخر بدتر شده بود. من هیچ وقت دروغ بهش نگفتم ولی از اون خیلی شنیدم . بارها گفت پول نداره خودش رو تو مشکلات انداخت ولی باز سفرهای مارکوپولویی برای دل خودش انجام داد.شاید بتونید حدس بزنید چه سفرهایی . بهتر که دور بودم. و از مهمون نگم . بقدری این ادم راحت است و بد دروغ میگه که بسادگی از حرفهاش همه چی رو میشه فهمید. 

ولی دلم از چی می لرزه و بد میشه. از اینکه پیش همه بگه من زن ایرانی نمی خوام.  

یا هر توهین دیگه. خیلی بد است. میدونم از حماقتش است. چون حسابی باز کرده بود که بهم خورد. بله بد حساب کرد. خیلی بد. 

من بخشیدم همون تاسوعا و عاشورا بخشیدم به امام حسین بخشیدم. 

ولی دیروز که خبری به من دادن. ناراحت شد. چیزی گفتم ولی امروز فکر کردم که به اون راوی هم نباید اعتماد کنم. چون اون هم ضر به خورده و باید مراقب باشم تا ضربه نزنه.  

سادگی و به ظاهر زرنگی خودش باعث دردسر هم برای من شد و هم خودش. و بیشتر از همه خودش. 

می بخشم ای خدا می بخشم بهش کمک کن. چون دیگه همه چی به روش بسته شد. خودت باز کن . میدونم درست بشه میگه خوب است با من همه را تمام کرد. چون بدقدم و بدشانس و .. و خیلی چیزهای دیگه مثلا براش بودم البته به گفته خودش. ولی دوستم داشته به قول خودش. 

ایرادی نداره براش درست کن که سر پیری حداقل راحت زندگی کنه. 

ای خدا تو هم ببخش . به همون امام حسین ببخش خودم هر سال براش خدمت میکنم.

فکر کنم اینترنت دیگه نداره. نه اینکه پیش کسی باشه یابا کسی. چون اگر سفر بره با اینترنت زیاد سرو کار نداره.  

شاید شکر خدا با قطع اینترنت کمی به خودش بیاد و فکر خودش حداقل باشه. اخه ادمی که سالها به قول خودش کارکرده نتونه برای خودش چیزی جم و جور کنه به درد چی میخوره. 

 

دیگه نمیخوام زود قضاوت کنم یا تصمیم فوری بگیرم یا زود عصبانی بشم. میخوام بنویسم با نوشتن خودم رو خالی کنم.  

 

از ۲ روز پیش که پیغامش رو دیدم فهمیدم باز چیزی است . باز بازی است. مثل همیشه . چند روز پیش هم مریض بود که خیلی نگران شدم و دوبار باهاش تماس گرفتم.  

ولی وقتی پیغام رو دیدم جاخوردم یا خیلی عصبانی بوده یا میخواد باز مقصر من رو بدونه.  ایرادی نداره بزار هر چی دلش میخواد بگه مشکلی نیست. 

 

من فقط باید خودم رو کنترل کنم و دیگه ارتباط رو کمتر کنم. مثل هفته های پیش که این کار رو کردم و عصبانی شد. 

 

فقط دیگه اصلا باورش ندارم . حتی وقتی میگه مریض بودم. ولی میدونم واقعا هم مریض بوده که گفته. یک چیزی است که هیچ وقت نمیتونه حرف راست بزنه و نمیتونه به من نگه.  

 

دیگه باید هر چیزی رو دور بندازم. از خودم دورش کنم چون به جز اعصاب خورد کنی برای من چیزی نداره.   

میگه حالا که ورشکست شدم من رو نمیخوای. فکر نمیکنه تو  همون وضع خیلی کمکش کردم ولی ندید و برای خودش تفریح کرد. چوب تفریح خودش رو میخوره 

مثل اینکه اینترنت هم قطع شد؟ اره ؟ چون به وبلاگت سر نزدی. ای میل رو جواب ندادی. بله عزیزم دنیا اینطوری است. همیشه تو این فکر بودم چطور این یکی رو قطع نکردند.

اینطوری شاید راحت تر همدیگر رو فراموش کنیم. چیزی که دوست داشتی . مگه نه ؟

یادت است روز اخر می خندیدی و میگفتی برای اخرین بار کفشم رو بنده

برای اخرین بار جوراب بده

برای اخرین بار لباس بده

برای اخرین بار بزار بغل کنم

که با زور بود . اصلا دلت نمیخواست حتی من رو ببینی موقع خداحافظی . یادت است؟

ای دل قافل به کجا رسیدی

دلم میگیره . میدونی تو هر کاری میخوای بکنی اول بهانه می یاری. میدونم این بار هم بهانه است.

باشه . میدونی که میتونم نه زنگ بزنم و نه تماس بگیرم. دلم میگیره غصه می خورم . ولی می تونم.


اگر حرفی بزنم که بگم تقصیر خودت بود که زندگی را خراب کردی. میگی خفه شو. خوب میدونی با صداقت نیامدی و کار نکردی. صداقت نداشتی.

خدا من رو ببخشه . خیلی دلم گرفته خیلی

نمیدونم چرا ادمها انقدر پررو هستند؟ از دوست داشتن است ؟ یا توقع زیادی؟ عشق که نه اصلا باور ندارم.

حال که می پرسی تازه بدهکار هم میشی. نامردی تا این حد ندیده بودم که هر وقت سرش گرم باشه برای من میگه مریضم و دوست دارم تنها باشم و این چرت و پرت ها


مردی که نزدیک شصت سالش میشه چقدر می تونه توقع داشته باشه؟هیچ . گاهی فکر میکنم ای دنیا این چه رسمی بود که پیش پای من گذاشتی؟ نامردی به کسی نکردم ولی دیدم .

بد هم دیدم . جایی که توقع داری بهت رسیدگی بشه توقع داشته میشن که تو باید می رسیدی. تو بدبختی و فلاکت می افتند میگن تو باید میکردی. اخه یک زن تو این جامعه ایران چقدر میتونه خودش رو کنترل کنه و اگر زمین بخوره دیگه به سختی بلند میشه .

نامردی دیدم و نامردی نکردم . ولی از این به بد میکنم .

اعتماد کردم و اعتمادی ندیدم و دروغ شنیدم و هزاران بازی روزگار ازت دیدم . که همش فیلم بود. همش بازیگری بود. نکردم ولی دیگه من هم برات بازی میکنم .

شایددیر شده باشه . ولی تا دلت بخواد ازار می دم و زجرت میدم . همون طور که تو میخوای من رو زجر بدی.

این چند روز عزاداری بخشیده بودم بخدا قسم به حسین قسم بخشیده بودم .ولی باز قلبم رو به درد اوردی. تو ادم نیستی .

تو خودخواه هستی و تا اخر عمرت تنها میمونی . خدا بهت رحم کنه همین


ای نمی دونم چی در موردش بگم . فقط میخواد اذیت کنه. ولی خوب حال گرفتم. فکر نمیکرد که بتونم حتی یک هفته تماسی باهاش داشته باشم. یک هفته تمام تماس رو قطع کردم تا دیدیم پیامی داد که نوشته بود خوب تحمل کردی .  

اره مدتهای زیادی تحمل هر چیزی رو کردم . دروغ ناپاکی و هزاران و هزاران توهین.  

خیلی بیشتراز دروغ هایی که شنیدم ناراحت شدم . چون اگر کسی رو دوست داشته باشی گذشته اون شخص را زیاد در نظر نمی گیری ولی متاسفانه از اول همه دروغ بود.  

حالا چرا؟ شاید ذاتی است این کار شاید از دل نبوده شاید ناخودآگاه بوده. نمیدونم واقعا نمیدونم چی بگم. 

بعد آدمی که برای هر کسی که گریه کنه یا ناله کنه و بگم دوستت دارم بخواهی دلسوزی کنی نمیشه. نه . نمیشه . هر کس فقط میتونه یک همدم یک عزیز داشته باشه. چطور میتونی به همه بگی که دوستشون داری یا اینکه ازشون طرفداری کنی . 

امکانش نیست. .......... 

خسته ام

ای نمی دونم چی در موردش بگم . فقط میخواد اذیت کنه. ولی خوب حال گرفتم. فکر نمیکرد که بتونم حتی یک هفته تماسی باهاش داشته باشم. یک هفته تمام تماس رو قطع کردم تا دیدیم پیامی داد که نوشته بود خوب تحمل کردی .  

اره مدتهای زیادی تحمل هر چیزی رو کردم . دروغ ناپاکی و هزاران و هزاران توهین.  

خیلی بیشتراز دروغ هایی که شنیدم ناراحت شدم . چون اگر کسی رو دوست داشته باشی گذشته اون شخص را زیاد در نظر نمی گیری ولی متاسفانه از اول همه دروغ بود.  

حالا چرا؟ شاید ذاتی است این کار شاید از دل نبوده شاید ناخودآگاه بوده. نمیدونم واقعا نمیدونم چی بگم. 

بعد آدمی که برای هر کسی که گریه کنه یا ناله کنه و بگم دوستت دارم بخواهی دلسوزی کنی نمیشه. نه . نمیشه . هر کس فقط میتونه یک همدم یک عزیز داشته باشه. چطور میتونی به همه بگی که دوستشون داری یا اینکه ازشون طرفداری کنی . 

امکانش نیست. .......... 

خسته ام

دلم گرفته خیلی هم گرفت. این روزها که روزهای عزاداری امام حسین است. بدتر از همیشه دلم گرفت. کسی بیرون نبود جز برای مد یا برای گرفتن غذای نذری. همه امام حسین را فراموش کردن.


چاره ایی نیست جز ساختن. عزیزی که برات می میرد وقتی تنهات می زاره وقتی بدترین توهین ها رو میکنه و از کسانی دفاع میکنه که همیشه مسخره می کرد چه انتظاری می شه داشت تا برسه به این مردم؟

بارها توهین شنیدم و دم نزدم گفتم درست میشه. نشد و بدتر هم شد. بله کسی که روش حساب مردونگی میکردی و ادم حساب میکردی. نامرد در بیارد. وقتی میگی پولی که دادم نخواستم راحتم بزار. می بینی چه راحت میزاره کنار. همه کارها با ادعا بازی بود. همه کارت بازی بود.

یادم میاد که چک هایی که ازت داشتم با چه بازی ازم گرفتی؟

یادم میاد برای کاری که می خواستی کنی چه بازی و ادعا بازی در می اوردی ؟ یادم نمی ره

من می بخشم فکر میکنی خدا هم می بخشه؟

این روزها باید کارت عالی باشه . چون دیگه ازت جدا شدم. بعد از یکسال و نیم چیزی درخواست کردم گفتی سه سال پیش گرفتم.

مردونگی نیست . شرف نیست . وجدان نیست. تو این دنیای وحشی قرضی برای من بیاری که باید باز دست به زانو بزنم و بگم یاعلی

میگی تو چی ؟ تو چی داشتی. حتی با پول من تفریح کردی و من رو مسخره

ازت میگذرم ولی خدا هم میگذره ؟