امروز رفتم زیارت . زیارتگاه عین علی و زینعلی. جای همه خالی . دلم رو پاک کردم و اومدم خونه. و برای همه دعا کردم و بخشیدم و درخواستب بخشش کردم.

 امروز مثلا عید بود . چقدر شروع شد. ساعت 8 صبح زنگ زدن و گفتن دایی فوت کرد. بنده خدا دلم سوخت. ناراحت شدم .اول هل شدم . چون گفتن دایی دایی. ترسیدم خیلی ترسیدم . امروز میخواستم به ایشون زنگ بزنم و عید رو تبریک بگم .بنده خدا. اصلا انتظار نداشتم . 

ببین چقدر دنیا کوچک است . کاری میخوای بکنی مدام امروز و فردا میکنی چه بشی؟ هان ؟ فکر نمی کنی اگر کسی رو میخوای یاداوری کنی هر موقع یادت بود زنگ بزن. چیزی ازت کم نمی شد. حالا مدام دلت میسوزه و میگی ای داد چرا نکردم . از من پرسیدن خوب چطور به برادرش بگیم. ای داد و بیداد. این یکی دیگه بدتر چون برادرش خارج از ایران بود. اون هم ساعت هشت صبح. بهشون فقط گفتم که یک دفه نگید چون این برادر هم حالش خوب نیست. زنگ زدم و به یکی از دوستان اون طرف گفتم که مواظب باشه اگرخبری شد و برادره ناراحت و مشکلی پیش اومد براش به من خبر بدن.  

بنده خداها یکی زنگ زده بود. بعد که دختر خواهرش زنگ زده بود تاگفته بود دایی گفته بودم داداشم چی شده . بعد بهاون یکی برادر زنگ زده بودو  های های گریه  

 

خدا کمکش کنه . تو وضعیت اقتصادی بد. ناامید از همه جا و اینکه به اصرار زنش زنگ زده بود به این برادر و دردل کرده بود و از وضع بدش گفته بود. این برادر  که خارج بود مهدی بنده خدا ............. 

براش دعا کنیدو دعا می کنم که فقط خدا کمکش کنه و صبر بهش بده . خدا اینطوری اذیت کرد این بنده خودش رو . چه گناهی کرده بود؟ دلش سوخت بد جوری سوخت چون منتظر رفتن بردارش بود.

عید مبارک عید سعید فطر مبارک


ای خدااین همه نعمت برای ما گذاشتی ولی چی شد. چرا یکی رو از اول بدبخت یکی رو خوشبخت یکی رو معمولی و .. درست کردی. تو که سرگذشت میدونی چرا ما رو درست کردی؟

یکی امشب درد دل میکرد. مدام میگفت از وقتی زن گرفتم از وقتی اینجا اومدم از وقتی .... این بلاها سرم اومد از اول من بدبخت بودم عیاش بودم خوش بودم برام پول می بارید و این حرفهای مزخرف . کسی نیست به این ادم بگه از اول چی بودی؟ چرا کاری نکردی؟ چرا مدام میگی پاقدم .. این حرفهای بیخود که اره چند سال است من بدبخت شدم . چند سال است بیچاره شدم فقیر شدم . اخه به این آدم بفهمون که فکرش رو درست کنه. خودش رو درست کنه. میدونم اگر بگی مرد نبودی بهش برمیخوره . مردی به این نیست که شب خونه باشی مردی به این است که زندگی درست کنی بلد باشی کارکنی بلد باشی کسی رو همراه باشی.

ای ای از این دنیا چی بگم . باید به کی اعتراض کرد؟ خود من هزار تا مشکل دارم این حرفا رو می شنوم می شه بدتر . اخه چرا ما ادمها درست فکر نمیکنیم . مخصوصا مردها یا بگم ما مردها ./ گاهی یک زن از یک مرد مرد تر است.

اره من اعتراف میکنم اشتباه کردم و خیلی کارها رو کردم که نباید میکردم . ولی هیچ وقت تقصیر رو نمی اندازم به سر کسی . خوب نیست . مسئولیت هم خوب چیزی است.

خوشم نمیاید از خودم خوشم نمی اید.


سرم درد گرفته . میدونم شاید هزیون باشه که می گم . ولی خیلی چیزها رو لمس کردم و حس کردم وقتی پیشم بودی. فقر رو حس کردم وقتی باهات بودم. خجالت می کشیدم بهت بگم می فگتم خوب نیست. ولی دیدم بی توجه به این چیزها برای خودت بودی و

خدا ببخشه همه رو ببخشید


از همه میخوام و خواهش میکنم دعا کنید که خدا کسی رو از بالا به پایین پرت نکنه؟ آبروی کسی رو پیش بنده های دیگرش نبره؟

ای خدا کمکش کن

از ت میخوام و قسم به این پیغمبرهات میدم بهش کمک کن

۱ 

امروز سرحالتر از دیروز بیدار شدم . باید بگم خوب خوابیدم ولی مثل چند روز پیش صبح پیاده روی نکردم .  

دیشب فکر میکردم چرا ادمها اینقدر خودخواه هستند مخصوصا مردها. شاید نباید گفت ولی بقدری روی این موضوع هم تاکید دارن که دنیار رو نمی شناسن.  فقط و فقط خودشون حتی تو بهترین و بدترین شرایط تازه یک منت هم سرت می گذارند. که ای بابا اگر ما نبودیم چه میکردید.  

مثل فیلم روز حسرت که نشون داد. فیلم مسخره ایی است ولی خوب مردی مردها رو نشون میده. و اینکه اون مردیکه به زنش گفت اگر ترک کنی نگه ات میدارم. والله زنها یعنی اینقدر بدبخت هستند. 

 

باید شکر گویم و گویمت که باز خودم هستم و هستم و کاری ندارم درست است شاید حرص خیلی چیزها رو بخورم مخصوصا جناب اقای شوهر را . ولی باز شکر میکنم که تازگی باز خودم رو پیدا کردم و غیره و غیره  

 

اصلا چرا باید در موردش فکر کنم؟ بیخیال الان دنیا دنیای نامردی است و میخوام مثل خودشون نامرد باشم .

نمیدونم از کجا شروع کنم. چون بقدری دل گرفته هستم که حوصله حتی کار شرکت رو ندارم. بهترین راه حرف حرف زدن از هر چی رو اینجا پیدا کردم.  

نمیدونم چرا باید اینطوری بشه که تنها باشم . دیشب خواب بدی دیدم. فکرم رو مشغول کرد.  

خواب دیدم جایی برای خرید رفتم که دو تا میخ رفت توی پام و بدون خونریزی در اوردن و حتی پول بهم دادن. راحت نخوابیدم .