برام همه چی مسخره شده. خیلی مسخره . حتی دیگه از فکر کردن در موردش از خودم بدم میاید. براش گفتم اینترنت نداشتی یا مهمون داری یا سفری؟ ناراحت شد. دیدم نوشته که به من ربطی نداره چون دیگه از نظر انسانیت و شرعی و عرفی ما با هم نسبتی نداریم. 

خوب راست میگه دو نفر که دیگه چندین ماه باشه همدیگر رو نبینند و دیگه چیزی بینشون نباشه اره با هم نسبتی ندارند. 

چه چیزهایی باید بگم هنوز شاید به هم علاقه داشته باشیم. یعنی میدونم من دارم . اون هم همینطور ولی مشکلات کاری و دوری طوری شده که هر شب به هم متلک میگفتیم. مخصوصا این اواخر بدتر شده بود. من هیچ وقت دروغ بهش نگفتم ولی از اون خیلی شنیدم . بارها گفت پول نداره خودش رو تو مشکلات انداخت ولی باز سفرهای مارکوپولویی برای دل خودش انجام داد.شاید بتونید حدس بزنید چه سفرهایی . بهتر که دور بودم. و از مهمون نگم . بقدری این ادم راحت است و بد دروغ میگه که بسادگی از حرفهاش همه چی رو میشه فهمید. 

ولی دلم از چی می لرزه و بد میشه. از اینکه پیش همه بگه من زن ایرانی نمی خوام.  

یا هر توهین دیگه. خیلی بد است. میدونم از حماقتش است. چون حسابی باز کرده بود که بهم خورد. بله بد حساب کرد. خیلی بد. 

من بخشیدم همون تاسوعا و عاشورا بخشیدم به امام حسین بخشیدم. 

ولی دیروز که خبری به من دادن. ناراحت شد. چیزی گفتم ولی امروز فکر کردم که به اون راوی هم نباید اعتماد کنم. چون اون هم ضر به خورده و باید مراقب باشم تا ضربه نزنه.  

سادگی و به ظاهر زرنگی خودش باعث دردسر هم برای من شد و هم خودش. و بیشتر از همه خودش. 

می بخشم ای خدا می بخشم بهش کمک کن. چون دیگه همه چی به روش بسته شد. خودت باز کن . میدونم درست بشه میگه خوب است با من همه را تمام کرد. چون بدقدم و بدشانس و .. و خیلی چیزهای دیگه مثلا براش بودم البته به گفته خودش. ولی دوستم داشته به قول خودش. 

ایرادی نداره براش درست کن که سر پیری حداقل راحت زندگی کنه. 

ای خدا تو هم ببخش . به همون امام حسین ببخش خودم هر سال براش خدمت میکنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد