چی بگم بهت نمیدونم . ببین خیلی حرفها رو زدی که بعد عمل نکردی. خیلی. دلم میخواست همین ها رو بهت بگم . رو در رو . ولی میدونم میخندی و میگی تو دیوانه ای. اره دیوانه . 

این حرکات چند شب تو است. یک دفعه همه چی رو قطغ میکنی. برام جالب است. فکر میکنم تو چند شخصیتی باید باشی.بعد که می بینی من محل نمیدم دوباره خودت شروع میکنی. با این حرکات میدونی که من رو زده می کنی. شاید بپرسی چرا ادامه میدم. شاید دلم بخواد به حد کافی دل زده بشم که چای برگشت برای خودم نزارم.  مثل بچه ها عمل میکنی. نمیدونی چی میخوای. هر کس هر چی بگه اون رو انجام میدی. امشب که زنگ زدی از صدات معلوم بود که خوشی و خرمی . انشالله که همیشه خوش باشی. ولی هر شب که حرف میزدی فقط ناله ناله ناله ناله و ناله  

نمیدونم یکسال است از تو دورم یکسال تمام. حتی سالگرد مثلا ازدواجمون هم فراموش شده که تو همین یکسال گذشت . یکسالی که روز سال گرد ازت دور شدم و یکسالی که اوضاع بهتر نشد و بدتر هم شد.  

تویی که قول داده بودی حداقل سر ۶ ماه کارها رو درتس میکنی. ولی یادم میاید به خودم و حرکات تو . فکر میکنم خیلی خوشحال بودی که به بهانه من رو راهی کردی و از خودت دور. یادم میاید چطور به خاطر سبدی که داخل حمام بود حرص می خوردی. و اول مثل اینکه فقط اون اضافه بود برداشتی و بردی مثلا مغازه. یادم میاد با خوشحالی زنگ زدی که تاریخ رفت توکی است. سه بار زنگ زدی و پرسیدی و من غافل میدونستم و فهمیدم برنامه چی است. ولی به حای بدحنسی برگشتم. برگشتم که حداقل دیوانه نشم.  

تو این یکسال فقط من رو بچه حساب کردی و فکر کردی یک بچه داری. بچه ایی که تمام حرکات تو رو دیگه فهمیده بود که همه حرفهات دروغ است و فقط بازی است. 

میدونی روزی که با هزار بازی اون چک ها رو بهت دادم یادم میاید. چطور فیلم بازی کردی و من احساساتی بازیچه تو قرار گرفتم. یادم میاید کسی که همسرش به خاطرش چک داده بودی و مسخره کردی و گفتی مردیکه عوضی. ولی همون بازی صد برابر با من شد و نفهمیدم و ای دل غافل.. 

دوستی میگفت فقط مواظب باش دلت سنگ نشه.  

شد اگر نشده دیگه داره میشه. دیگه دلم برای کسی جز خودم نمی سوزه . 

حیلی حرفها دارم بهت بگم . میخواستم امشب بهت بگم .حوصله تو رو نداشتم و نوشتم . 

 

باز هم مینویسم . شاید روزی لینک رو برات فرستادم که بخونی .  

دلم از دست تو پر است . شده غصه و حرص. غصه خودم رو میخورم که در این تهران و دنیای وحشی نذاشتم کسی به من نارو بزنه و نامردی کنه. ولی  

چی شد. سرمایه ام رفت برای دو سال زندگی که زندگی نبود همش دوری بود و توهین شنیدن . میگن چطور طاقت اوردم . نمی دونم. بگم از دوست داشتن یا به خاطر خانواده و یا به خاطر خودم که سرزنش نشم. سرزنش نشدم چون دیدم همه مواظب سلامتی من هستند. سرزنش نشدم . ولی دلم میسوزه دوسال عمرم و دلی که همیشه خنده به لب داشت و از دل می خندید از دستم رفت. دیگه اون دل رو ندارم . 

به هیچ کس دیگه نمی تونم اعتماد کنم. دوستای خوبی داشتم  . دوستایی که غریبه بودن ولی رو راست . ولی تو این همه نمی دونم  چی شد که حرفهای تو من رو یک طرف دیگه کشید. طرفی که غرورم و همه چی خودم رو از دست دادم . 

 

میگفتی مرگ عزیزت دیگه دل خوش به تو نداده امشب برای خودت خوش بودی . انشالله به ظاهر خوش باشی ولی دلت نباشه چون دلم رو شکستی . 

در شرایطی که برای من پول نداشتی نزدیکترین کس تو بودم . برای کسانی که دور از تو بودن پول می فرستادی فقط بگی دارم . حالا چی ؟ باز داری ؟ 

 

روزی به خدا گفتم اگر سرم کلاه گذاشت و دلم رو شکست و بی وفایی و خیانت کرد. من باشم و نباشم .تو این خدا وکیل من هستی. 

 

فکر میکنم خدا وکیل خوبی باشه. 

نفرین کردم هیچوقت نتونی فراموشم کنی . چه باشم و چه نباشم. همین نفرین برات کافی است.

 

.

دلم برات تنگ می شه ولی نمی زارم بفهمی  

دلم میخواد دوباره ببینمت ولی می دونم دلت نمی خواد 

دلم میخواد همه چی مثل اول بشه ولی میدونم تو دیگه ادم سابق نیستی 

 

نیستی. خودم به خودم بد کردم . خودم رو دست کم گرفتم. غرور خودم رو زیر پا گذاشتم. خودم نفهمیدم چه اشتباهی دارم میکنم و بدتر از همه به نصیحت بقیه گوش نکردم. 

 

خودم از خودم بیزار شدم . باور نداری . دیگه از خودم هم بدم میاد. زندگی میکنم میگم و میخندم ولی دلم خوش نیست. برای چی ؟ به خاطر کاری که با من کردی اول خوب اعتماد بنفسم و غرورم رو گرفتی بعد گفتی اوکی از خدات بود... 

 

خسته نمی شی . فقط ارزو میکنم هیچوقت فراموشم نکنی و همیشه و هرجا به یادم باشی .

دلم گرفته بود میخواستم هر چی بد و بیراه است بهت بگم دلم نیامد 

 

برات ارزوی خوشی و سعادت می کنم  

برات ارزوی یک قلب پاک میکنم  

برات ارزوی یک زندگی گرم می کنم  

برات ارزوی تمام شدن همه سختی ها رو میکنم  

برات ارزو میکنم که دیگه هیچ مشکلی نداشته باشی 

برات ارزو میکنم که دیگه یاد من نیفتی  

برات ارزو میکنم که همیشه دوستم داشته باشی و نتونی فراموشم کنی  

برات ارزو میکنم که .......

شب قشنگه بشرطی که ترسی  نباشه   

 

شب عرفانی است بشرطی که مزاحمی نباشه  

  

نمی دونم شبها هزار تا فکر می اید سراغم تا میخوام بنویسم نمیدونم چی بنویسم  

 

تواین بارانی که میاید و رحمت بر سر ما میاد همه شکر کنیم و شکر کذار باشیم باز یک روز دیگه از عمرمون تمام شد و به آخر کار بیشتر نزدیک می شیم. خیلی ها شاید فکر کنیم پس چه موقع نوبت ماست؟ کی سفر آخر شروع میشه؟  

خیلی از ما اگر به این فکر باشیم کسی رو نمی رنجونم. کسی رو اذیت نمی کنیم. حرفی نمی زنیم که دل بشکنیم یا اینکه به مسخره بگیریم. خودخواهی رو کنار بزاریم. فقط خودمون رو تو این دنیا نبینیم. حرف دل گوش کنیم. دیگران رو ببینم . از دل و جان ببینم نه فقط تظاهر کنیم. زندگی شده فقط تظاهر . تظاهری که نمی دونی چی میشه . اخرش به کجا می کشه . 

ببخشیم. ببخشیم و بگذاریم. که بخشش برکت همراه داره. امید همراه داره. نور همراه داره. همیشه فکر کنیم ما هم اشتباهی تو زندگی داشتیم. کسی رو رنج دادیم  دل کسی رو شکستیم.  

یاد بگیریم همینطور که برای خودمون دعا میکنیم برای دیگران دعا کنیم. برای دیگران خوشی بخواهیم برای دیگران هم کمی فکر کنیم. 

خودت همیشه همراه ما باش و ما رو یاری کن که محتاج همه هستیم.

شکایت نامه

ای خدا جونم مثل اینکه دنیا رو برعکس داری میکنی. راست بگو. نمی دونم چرا وقتی دل میکنی دوباره شروع میشه. کاری را فکر  میکنی تمام شده می بینی باز یک جایی اش لنگ می زنه. 

 

این چه حکمتی است تو داری؟ وقتی فکر میکنی دیگه راحتی دیگه همه چی درست است یک عزیز را از دست میدی یا اینکه دل می شکنی؟ اخه چرا 

 

یه موقعها شاکی میشم چرا باید این کار رو کنی؟ کسی رو از بالا می یاری پایین. خوب بکن ولی اطرافیان و خانواده اش چه گناهی کردند؟ چرا باید زجر بکشن ؟ چرا باید حالا که عزیزشون رو میگیری فکر نون و آب برای خودشون باشن؟  

چرا اصلا یک زندگی راحت میدی بعد ادم رو دق مرگ میکنی؟ چرا؟ 

این کار نه تجربه برای دیگران است نه چیز دیگه. می دونی چی میگن. همه میگن قسمت است. سرنوشت است. رو پیشانی نوشته شده . اخه چرا؟  

 

اگر هستی همه رو یک دست بزار باشن یک جور زندگی کنند.  

چی بگم . نمیدونم نمیدونم چرا باید اینطور باشه . 

 

ولی ای خدا به همه کمک کن. دلم نمی یاد کسی رو نفرین کنم یا کاری کنم که مشکلات براش درست بشه . میترسم از تو می ترسم . جدی میگم . از آینده می ترسم که خودم باز گرفتار مشکلات بشم . پس دعا میکنم مشکلات همه حتی اونی که برام مشکل درست کرد باز بشه که خودش شده پر از مشکلات.

ای خدا این هم امروز تمام شد. باز می گم خدا رو شکر که تمام شد . آرام تمام شد.  

میدونی خدا امروز هم باهام حرف نزد. باشه نزنه . خودش داره خودش رو اذیت میکنه یا برنامه ای داره . این رو دیگه خودت می دونی. 

ای خدا دلم نمی اید بگم نمی بخشم یا هر چیز دیگه. خوب میدونی با عصبانی شدن میگم نه نمی بخشم. ولی می بخشم. چون خودم نباید می کردم و نباید به حرف اش اطمینان میکردم. 

ای خدا کمکش کن. مشکل داره . کمکش کن . کسی رو از بالا به پایین نیار. ای خدا شاید این چیزها که به من می گن درست باشه . شاید دلشون پر است به من میگن . شاید میخوان من رو آگاه کنند. شاید حق دارن ولی باز کمکش کن. نجاتش بده که این همه باز خودش رو پیش من نگه داشته . حفظ کرده . ای خدا دلم نمی خواد باز حرفهای بیجا ازش بشنوم . میدونی که خیلی توهین ها کرده و باز می گه. ولی باز می زارم به حساب ناراحتی. ولی این مشکلات را کی پیش آورد.؟ خودش با رفتار خودش. خودش با کارهایی که نباید میکرد. خودش با بی اعتمادی و توهین به دیگران . خودش با این رفتار که خودش رو بالاتر از همه می دونه. ای خدا کمک کن میدونی دلم پاک بوده وهست و هر چی میگم از ناراحتی میگم . دلم میخواد بطوری خوش باشه و راحت که دیگه یاد من رو نکنه . با خوشحالی فراموشش کنم و فراموش کنه. دلم نمیخواد ناراحتی پیش بیاد  میدونم برام خیلی سخت است. ولی خودت کمکش کن که هم کارهاش درست بشه و هم فراموش کنه. دیگه من هم چاره ایی جز این دعا ندارم

یک بشر می تونه بقدری دروغگو و کثیف باشه که کارهایی انجام بده که همه ازش بدشون بیاد. میتونه به قدری دروغگو باشه که مدام قسم بخوره .  

ای خدا به این بنده های نااهل کمک کن  

بزار مردمان از شر این افراد ارام باشن  

ای خدا کمک کن تا این مردم بتونند در ارامش بسر ببرن 

ای خدا به این دغل بازان یاری کن که درست زندگی کنند.  

 

میگی جهنم و بهشت داری. من میگم جهنم و بهشت تو در این دنیاست . الان جهنم این ادم است . بخدا جهنم این ادم است .  

فقط دروغ و دروغ و دروغ  

اگر دروغ بد است ای خدا چرا افریدی؟ چرا این دروغ را یاددادی ؟ چرا گذاشتی که از ان دروغ استفاده کنند. 

متاسفانه برای این مردمان و این بشر

این دنیا خیلی کوچک است . کوچکتر از اونی که ادم فکر میکنه . ولی بقدری ادمهای نامرد تو این دنیا هست که نمی شه بی خیالشون باشی. 

یک دفعه می بینی عزیزترین کس تو نامرد تر از همه می شه. خدا میدونه . 

 

ای خدا کاری بکن که بشه ناراحتی را فراموش کرد. 

کمک بکن و قدرت بده تا در برابر بدی ها ایستادگی کرد. 

کمک کن و قدرت بده که جواب نه را بشه داد. 

کمک و قدرت بده تا بشه سر رو بالا نگه داشت. 

خدایا آبروی کسی رو نریز . کسی را از بالا به پایین نیار

امروز رفتم زیارت . زیارتگاه عین علی و زینعلی. جای همه خالی . دلم رو پاک کردم و اومدم خونه. و برای همه دعا کردم و بخشیدم و درخواستب بخشش کردم.