عشق معرفت است


عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن

 ،عاشق بودن بدهد؟گاه عشق گم است؛اما هست،هست،چون نیست. 

عشق مگر چیست؟آنچه که پیداست؟نه،عشق اگر پیدا شد که دیگر 

عشق نیست.معرفت است.

عشق از آن رو هست که نیست.پیدا نیست.حس می شود.میشوراند.

منقلب می کند.به رقص و شلنگ اندازی وا می دارد.می گریاند.

 می چزاند.می کوباند و می دواند.دیوانه به صحرا!

جای خالی سلوچ - محمود دولت آبادی

نظرات 2 + ارسال نظر
رها 6 خرداد 1391 ساعت 15:02 http://zendooneman.mihanblog.com

جالب بود عزیزم..هبوط در کویر شریعتی هم خیلی زیبا عشق را توصیف کرده..اگه نخوندیش حتما بخون..خیلی باحاله

مجنون 21 شهریور 1391 ساعت 18:27 http://ak3130.blogfa.com

ما که فقط از عاشقی فقط " می گریاند " رو فهمیدیم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد