163

روز دوشنبه یکی از روزهایی است که ساعت کاری را نصف میکنه یعنی دو روز دیگه کار و دو روز تعطیل ... دوشنبه ها رو دوست دارم ..


چند روز بود حوصله نداشتم ... مخصوصا دیشب... باز نشستم سر این اینترنت و کلی کارهام را انجام ندادم ...


با یکی از دوستام حرف میزدم امروز هم پیشنهاد کار داد.. جالب است.. 


دلم برای یکی تنگ شده بود دیروز بهش تلفن کردم ولی حرف نزدم حتی براش ای میل فرستاده بودم ولی جواب نداد .. دلم گرفت و اخر دیروز تلفن کردم..


شاید دوستم راست میگه , میگه هنوز دوستش داری .. خسته شدم از تنهایی خسته شدم 


صدام هم در نمی یاد.. نمیدونم چه کنم .. دوست هم خوشم نمی یاد داشته باشم حوصله ندارم  هر روز ناز بکشی و .. وای دیگه حصوله ناز کشیدن هم ندارم 


دیشب خواب پدرم را دیدم ..نمی دونم فکرم خراب بود چی شده بود.. بنده خدا یک برگه سفید داد دستم گفت بگیر مال تو است... بعد در حیاط خونه خراب بود که درست کرد و گفت چرا نگرانی من مراقبت هستم .. چند بار گفت من مراقبت هستم نترس .. 


امیدوارم همه چی برای همه خوب باشه 

نظرات 3 + ارسال نظر
مومو 21 آذر 1390 ساعت 15:15 http://mo-mo.blogsky.com

ایشاا...
خیره خوابت

مرسی و امیدوارم به من باز سر بزنی

مسافر 21 آذر 1390 ساعت 15:49 http://doncorleone.blogsky.com

بعضی از ما ها اونقدر برای خانوادمون عزیز هستیم که حتی تو دنیای دیگه هم نگران ما هستند و این نوید خوبی بود که پدرتون به شما داده
مطمعن باش که اگر همینطور جلو بری یکی هواتو داره
پس به سمت جلو بتاز عزیز
و از هیچ چیز واهمه نداشته باش
به امید روزای خوب برای تو دوست خوب

سلام

ممنون از شما دوست عزیز. امیدوارم شما هم روزهای خوبی داشته باشی

... 24 آذر 1390 ساعت 23:28 http://gbbu.mihanblog.com

سلام فکر میکنم ...... اشنایی
لااقل احساساتت خیلی اشناست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد