162

نزدیک به سه ماه دیگه به سال جدید مونده .


تو این 9 ماه چه کردم ....؟

هیچ مثل همیشه برنامه ریزی ها موند ... به دلایل مختلف کنسل شد 


کلاس رفتن... به علت کار کردن و تداخل ساعات کار و کلاس 


کلاس رفتن.. به علت کسالت مادر و ...


کلاس رفتن ... مسخره است هیچ کار مثبتی نکردم .. شاید چند کتاب خوندم ولی به اتمام نرسید ..


نتونستم کار خودم را راه بندازم چرا؟


مشکل ساعت کاری ...

مشکل جا نداشتن برای کار...

کم بودن سرمایه..


امروز که وقت دکتر دارم باید برم بپرسم ببینم اجاره مغازه چند است... اگر بتونم اجاره کنم از کیش یا قشم و یا حتی ترکیه جنس بیارم میشه حسابی کار کرد.


می ارزه و اگر سود کم داشته باشه و مشتری خودت را داشته باشی میشه یک تجارت حسابی .


درامد خوبی خواهد داشت.


دیشب خواهرم زنگ زد باز هم از تنهایی گفت... بهش گفتم بابا اینجا همه تنهاییم .. نگاه میکنی میبینی خواهر با خواهر غریبه شده همه همینطور هستند

بقدری مشغله داریم که دیگه نمی تونیم مثل سابق باشیم فقط دلسوزی میکنیم و دیگر هیچ..


چه زندگی مسخره ایی ... بدو دنبال پول که بتونی راحت زندگی کنی 

مسخره است


امروز هم شرکت کسی نیست ارام است ... همه رفتن سفر ما چند نفر اینجا ییم که هر کدام کار خودمون رامیکنیم .


از این سه ماه باید خوب استفاده کنم که حداقل در سال جدید نگم چی شد و چی نشد.


تنها کاری که بالاخره انجام شد ... کار به فراموش کردن شریک زندگی بود.. فراموش که نمیشه فقط یه برگه دادن که دیگه تمام است .. یعنی دیگه قانونی شریکی تو زندگی ندارم ..


با یک برگه شریک داری و با یک برگه نداری به طور قانونی


ولی با یک حرف ساده دل می شکنند می شی سرخورده ولی شریکت هست .. و هنوز هم هست ولی دور دور از من که نمیتونم از یاد ببرم 

خوبی هاش خوب بود ولی بدیهاش را نمی تونم هنوز باور کنم .


همه یک بازیگر هستیم ولی یکی اسکار می بره یکی می شه بازیگر درجه .........



نظرات 3 + ارسال نظر

سلام
خسته نباشید

مسافر 21 آذر 1390 ساعت 14:25 http://doncorleone.blogsky.com

ایکاش موقع آشنائی به جای بازیگر بودن خودمون رو بازی میکردیم
ایکاش ...

علی 21 آذر 1390 ساعت 16:00 http://www.ansd.blogsky.com

حالا خوبه شما بازیگری
من که پشت صحنه ام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد