۱۳۶

باران می اید سر سر  

پشت خونه هاجر  

هاجر عروسی داره  

دلش پر از شادی است  

 

بعد از مدتی بالاخره باران امد و هوای تهران باز هم تمیز شد . امیدوارم امروز هوا خوب است دلها هم خوب و پاک باشه و لبها خندان . 

 

میگن هر بلایی سر امد میاید از تخیل است. خوب کمی تا قسمتی درست است . تو زندگی خودم فکر میکنم از چیزی که می ترسیدم سرم اومد . یعنی فکرم زندگی ام را خراب کرد. 

 

حالا بیایید همه فکر های خوب خوب بکنیم . پر از شادی و پول و سلامتی و خوشی و سرخوشی . 

امروز یکی از روزهای خوب خداست که به همه داره محبت میکنه. 

 

نظرات 1 + ارسال نظر

تو دوران لیسانس ٫ یک استاد داشتیم...کتاب ۴اثر از فلورانس اسکاول شین رو اجباری کرد برای خوندش!
یک نوشته هایی شبیه به همین مضمون این پست بود...

گذشت روزگاری... اما این نوشته ها هیچ اثر نکرد...که نکرد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد