۱۰۴

هنوز همکارم قهر است . خوب است . شرکت ارام است . خوشحال نیستم که اینطور شده ولی از یک نظر میگم دیگه کسی پشت کامپیوتر نمی آد.  

و خوبی اش این است که کسی نیست بشینه و بلند بلند بخنده و همین مسئله خودش یک نعمت است . باهم زیاد می خندیدیم ولی فضولی هم میکردیم مخصوصا اون حالا دیگه خودم فضولی نمی کنم . 

 برام مهم بود که ناراحت شده و نمی دونم از چی ؟ ولی حالا بعد از تقریبا ۱۴ روز دیگه برام مهم نیست چون معلوم میشه خیلی بی جنبه است و حسود.  

 

انشالله خدا به همه عقل بده به من هم پول . 

 

راستی برای آقای شوهر یک نامه دادم یک نامه که نه . سه یا چهار تا در اخرین نامه از تنهایی ام گفتم . میدونی چی گفت : من هم تنها هستم اگر میخوای برگرد .  

ولی دیر است . نمی تونم ................  

من این داستان را دوست دارم . 

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد. 20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. همه تعجب کردند. مرد گفت:
من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم
yasin moradi

نظرات 4 + ارسال نظر
یوسف 12 تیر 1389 ساعت 16:38

سلام
خوب کاری میکنی وبلاگتو تند تندبه روز میکنی .ئلی یه سئوال حالا درسته که من نظراتم مایه آبرو ریزیه ولی نظرات دیگران رو چرا نمی ذاری بمونه تو لیست نظرات . خوش باشی

سلام دوست خوبم....
ثمین وپرهام یک وبلاگ گروهی راه انداختند.....
البته تازه کار نیستیم.....5ساله داریم وبلاگ مینویسیم ولی تازه یه وبلاگ گروهی راه انداختیم.....
یه وبلاگ عالی و پر محتوا درست کردند....
حالا دنبال دوستای خوب می گردند....
اگر دوست داری یکی از یارای ما بشی مارو لینک کن و به ما هم خبر بده تا لینکت کنیم....
مرسی عزیزم...
منتظرت هستیم.....
..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
,•’``’•,•’``’•,
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•

faryad 12 تیر 1389 ساعت 20:49 http://www.diare-khashm.mihanblog.com

http://www.box.net/shared/nn1jzngqs تیر چگونه به حماسه ای ملی تبدیل شد؟ آنچه اتفاق افتاد:....

ماه 14 تیر 1389 ساعت 18:03 http://tokhodemani.blogsky.com

واااااقعااااا قشنگ ... و واقعیت همینه !!!
کاش همه شرط عشق رو رعایت میکردن ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد