۸۷

دلم گرفته . امروز سخت بود برام خیلی سخت گذشت . تو شرکت که سرم به کامپیوتر و کار گرم کردم تا وقت اداری تمام بشه . ولی از درون عصبانی بودم و نمی دونستم چه کار کنم .

تمام مدت نامه ایی از تو بودم. بی خود و بی جهت هم منتظر بودم . برای راحتتر بود وقتی اسمت را بلوک کرده بودم که ای میلی از تونیاید ولی باز دلم نیامد و این کار را نکردم .

ای میل تو ناراحت کننده بود. و از یک طرف میگم باز حتمی یک کمی دوستم داره. فکر میکنم اگر دوست داشتی که اون رفتار را نمی کردی.

بعد میگم نکنه نقشه ایی داری. واقعا چرا باز ای میل می زنی؟ نمی تونی فراموش کنی؟ یا اینکه فکر میکنی واقعا برای من به کشور دیگه رفتی؟

نه اینطور نیست. خودت میدونی که اینطور نیست. از جایی که بودی میدونستی به زودی رونده میشی. خودت خبر داشتی.

راستی امروز بعضی از خاطرات زیبای تو به نظرم اومد ولی باز یک جایی یک مشکلی بود. مثل اینکه تمام مدت فیلم برام بازی میکردی.

میدونی فکر میکنم چرا هر موقع پول لازم بودی من را به هزار بهانه می فرستادی خونه مادری ؟ میدونستی بالاخره کمی پول جمع می کنم و برمیگردم .

خودت عزیزم دلت خودت را گول زدی. فکر کردی واقعا اینده را هم میتونی با خریت من برای خودت بسازی . خدا بهت کمک کنه .

دوستت دارم نمی تونم فراموش کنم. ولی می زارم کنار. باید زندگی کنم. من هم انسان هستم به قول خودت انسانم .


نظرات 2 + ارسال نظر
مهتاب 10 بهمن 1388 ساعت 22:40 http://amargir.blogsky.com

خوبه که دوسش داری اما اگه واقعا دوسش داری جایه اون فکر نکن! آدما متفاوتند!
بیا از اون ورا هم

لاست 11 بهمن 1388 ساعت 00:32 http://www.lost6.ir

سلام چه وب جالبی داری . اگه موافق باشی با هم تبادل لینک کنیم ، شما وب منو با عنوان :: سری ششم سریال لاست :: لینک کن و خبرم کن که با چه عنوانی لینکت کنم. موفق باشی . بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد