۷۰

بالاخره ان روز رسید. روزی که منتظر بودم ببینم برگه دادگاه که می رسه دست تو چی می نویسی.  

و باز مثل همیشه و باز مثل همیشه به رخ کشیدن پول بلیط هواپیما و ....  

میدونستم به خاطر سفر اولم همیشه ازت سرزنش خواهم شنید. 

و میدونستم اخر به خاطر همین مسئله باعث می شه از تو و زندگی زده بشم. 

 

و امیدوارم عاقل باشی و بقیه زندگی ات را درست کنی. و درست زندگی کنی. 

و امیدوارم که خدا به من رحم کنه اگر باعث ناراحتی تو شدم . 

و امیدوارم بتونم ببخشم و بخشیده بشم از طرف خدا که گاهی میگفتم خدانامردی 

 

و امیدوارم دیگه همه چی تمام بشه .

نظرات 1 + ارسال نظر
موج 21 مهر 1388 ساعت 15:52 http://dolaat.blogsky.com

سلام

ممنون از حضورتون

با اینکه متوجه نشدم واسه چی اون حرفارو زدی...اما از نوشته هات فهمیدم یه چیزایی داره واست اتفاق می یفته...

آره ما غریبه نیستیم...دردهایه مشترک و...

ممنون بابت همه چیز...

در پناه حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد