۶۴

زندگی مثل یک قصه است . همه ما می ایم و می ریم. و نمی دونم پس از مرگ چی میشه .

دیشب یک مصاحبه ایی بود در مورد زندگی دوباره و مصاحبه در درون قبر بود.

واقعا ما ادمها اگر زمانی هایی را اختصاص بدیم که داخل قبری باشیم چی میشه. ؟ من خودم تا بحال امتحان نکردم .

واقعا بعد از مرگ چی میشه . ؟ دوباره بعد از مدتی به زندگی بر می‌گردیم؟

زندگی که ما این همه حرص میخوریم .

سر هم کلاه می زاریم .

دروغ می گویم. حتی به عزیزترین و حتی شریک زندگی خودمون دروغ می گیم. و چقدر راحت . خودمون را بالا تر از همه میدونیم و فراموش میکنیم که زمانی خواهیم مرد.

میگن بهشت و جهنم در این دنیاست . شاید راست بگن . یه نگاهی به اطراف خودمون بندازیم بد نیست. کسانی هستند که سالهای اخر عمرشان را زجر می کشن. چرا؟ این میشه چهنم انها؟

می شه این حرف را قبول کرد؟

نمیدونم  واقعا نمی تونم تصور کنم چرا باید دروغ گفت ؟ چرا باید با زندگی دیگران بازی کرد؟

یا اینکه دخالت در زندگی دیگران کرد؟

چرا به خودمون اجازه می دیم این کار رو کنیم؟

چراهای زیادی تو زندگی هست و چراهای زیادی دارم ولی کی می تونه جواب بده.


نظرات 3 + ارسال نظر
دریا 10 مهر 1388 ساعت 11:41 http://www.daryaa.blogsky.com


آری دوستی دو نیمه دارد نیمی از آن عشقی است که دل عاشق را بیقرار کرده است و نیمی دیگر آن محبتی است که در دل معشوق می تپد


سبز باشی

روژان 12 مهر 1388 ساعت 20:48 http://thos.blogfa.com

سلام
دروغ جزیی از زندگی خیلی ها شده و امان از دوروغی که از سر ترس گفته شود.

سمیه 13 مهر 1388 ساعت 11:09 http://golkhanoom27.blogsky.com

سلام خانمی
خوبی عزیزم
اگه همه از خودشون این چرا ها رو میپرسیدم هیچکدوم از اینها پیش نمیومد اما حیف که ما زود یادمون میره که این چرا خا رو هر روز که از خواب پا میشیم بپرسیم تا گرفتار اینها نشیم
یادآوری خوبی بود عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد