۳۹

خوب امروز حرفش زد گفت نیا و نمی خوام بیایی. البته خیلی این حرف رو زده بود ولی امروز که نامه اش رو دیدم گفتم این شد یک سند کتبی.  

من عادت دارم چیزی که میخوام فراموش کنم همه چی را می اندازم دور. ولی این یکی را می زارم اینجا که شاید درست عبرت بقیه بشه. با کسی که اشنا می شن مخصوصا با اینترنت اعتماد نکنند چون دنیا هزار تا چرخ می خوره و معمولا درست در نمی اد . بعد به اسم بد قدم . این خرافات زندگی را به هم می ریزن. 

این یکی از نوشته هاش بوده که قبل از دیدن من نوشته نمیدونم راست بوده یا نه ؟ یا مخصوصا نوشته بودم که من ببینم . 

 

سلام ای خدای من

خودت می دونی سفر های زیادی برای پیدا کردنه کسی که بتونم روش حساب کنم کردم وبازم میدونی که بیشتر شان به دنباله مادیات بودن ویا فقد قصد داشتنه که اسمه شوهر روشون باشه وبعد هر کاری که می خواستند بکونند چند مدتی است که با دختر ایرانی دوست شودم ولی نمیدونم که اونیکی دیگه چتور است باز همانند اونا به خودم فکر می کند یا به پول ویا فقط می خواد درش ... بشه پناه بر خودت  فر دا این را می بینم عکسش پیر ولی مهربان نشون میده خدا کند قلبش مسله قیا فش مهر بان باشد /

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد