این زندگی است .
بدنیا می آیی .
درس میخونی
کار میکنی
تشکیل زندگی میدی
از تنهایی بیایی بیرون و کانون گرم داشته باشی
منتظری بچه ها بزرگ بشن
می رن
و تنها می مونی
کسی بهت سر نمی زنه
و اگر خطایی کرده باشی
میگن تقصیر تو بوده
و در اخر تنها هم می میری
خوب پس چرا باید ازدواج کرد که بگن تقصیر خودت بود؟
چرا باید تشکیل زندگی داد که بگن دست و پا گیر هستید؟
اره به زنها میگن
واقعا موندم که هر کاری میکنند خودشون جار می زنند و افتخار می دونند. ولی برای زنهای بدبخت بی حرمتی است و ...........
نمیدونم چرا ازدواج کردم و حالا بشنوم که چرا گفتم شوهرم از من پول گرفته و به شوهرم در مسئله مالی کمک کردم ؟<
چرا باید بهش بر بخوره . اره درست است باید در اصل می مرد میدونید چرا ؟
به خاطر اینکه به همه افتخار و فخر می فروخت که دوست دختره داره و هر شهری یک نفر را داره .
حالا که ناله می کنه می دونند که چه کارها کرده .
تا پارسال برای من فخر می امد که نیستی وضع خوبه حالا بعد از دو سال دوری میگه تو بد قدم بودی . یعنی حرفهای اول که میگفت بد قدم بودی و زندگی من را خراب کردی.
اقای عزیز جایی که بگن زن را باید گول زد و ..... و ول کرد .
باید به همه گفت که این شوهر بدرد هیچ نمیخوره
والله تو کار خدا موندم . هر موقع میگم پس کو ؟ بهانه می اره و ارتباط را قطع میکنه و بعد که اعتراض میکنم پول چی شد میگه ندارم بعد صبر کن .
مسخره است ..............