۱۲

خوب تعطیلات تمام شد. باز کار و کار و کار... خیلی کارها رو می خواستم تو تعطیلات انجام بدم ولی نشد. بعضی کارها هم نیمه موند.

تکلیفم رو هم می شه خودم معلوم کردم . و خیلی راحتتر شدم اما سخت است. راست می گن تو گفتن اینکه اره دیگه همه چی تمام شد خوب است. ولی احساس ادم چی ؟

قلب ادم چیی؟ روح ادم ؟ همه خراب و اشفته بازار است. ولی میدونم کم کم می شه عادت ولی یک سایه ایی از اون می مونه .

دیگه در موردش هر چی بشنوم مهم نیست. امروز با کسی حرف می زدم وقتی وضعیت رو گفت ناراحت شدم که یک ادم چرا نباید فکر اینده خودش رو بکنه .

برات دعا میکنم . برات دعا میکنم که راحت بشی و کارهات خوب بشه به حرمت ان نون و نمکی که باهات خوردم. برات دعا میکنم به خاطر محبت هایی که کردی . برات دعا میکنم به خاطر چیزهایی که گذشتی . برات دعا میکنم هر چی میخوای خدا بهت بده.

درست است قبلم پاک نمی شه ولی نمی تونم برات بدی بخوام چون به اندازه کافی کشیدی.

امیدوارم فرشته هایی رحمت شفاعت تو رو بکنند و کمی سر عقل بیایی و به کارت برسی

 و .... نمیدونم هر چی  خوب است برات خدا بده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد