هردم زنی نیشتر بر من

جوابی شنیی گفتی باز نیشتر

هر دم گویی که تقصیر من بود

هر چه خود گفتی زدی بر گفته من



هر چی میگی وقتی بهت میگم

باز میگی از گفته من است

هر وقت حرفی زدی و عمل نکردی

گفتم باز گفتی که مقصر خود من است

من چه کردم که باید هر دم

بشنوم از تو حرفی که باز فقط حرف است



نمی دونم شاید کمی وحدان هنوز داری

که همون وجدان می زنه زخمی بر اون دلت

البته اگر دلی داشته باشی

برای همه دلی داشتی نه فقط برای من

تقسیم کردی این دلت رو بر همه

خسته شدم از خودم و از این جهان

که نمی تونم بکنم این دل از تو و عشق تو

شاید فقط الان کینه باشه

که باز میخوام ازاری دهم از بر تو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد