ده روزی هست که ازت خبر ندارم

من خبر دارم  چه میکنی و چه حالی

خوب فراموش کردی خیلی راحت

تمام زندگی و حرفهات هم دروغ بود

فقط فیلمی بازی کردی که خودت هم باور نداشتی

خدا بهت کمک کنه و نجات بده

همانطور که داره من رو نجات میده

نمیدونم این همه گفتی دوستت دارم راست بود یا نه

ولی من که باور نمیکنم

چون این اواخر فقط برام نقش بازی کردی

بهشت و جهنم رو روبروم گذاشتی

نمیدونم ازاد گذاشتمت که هر کاری خواستی بکنی

چون دیگه خودم را کمی آزاد حس میکنم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد