امشب خوب حال گرفتی. یا حالت رو گرفتم نمی دونم. اخر ادم حسابی یک دفعه شروع میکنی چرت و پرت گفتن. اخه تواگر ادم بودی که زندگی کنی خوب میکردی . من احمق رو بگو که چقدر دلم میسوخت و دوستت داشتم . دروغ نگم الان هم دارم . ولی از این دروغهات خسته شدم. 

یک دفعه دم از تنهایی میزنی. که تنهایی ؟ من قدر زندگی رو نفهمیدم ؟ ندونستم زندگی یعنی چی ؟ تو زندگی رو معنی کن. بلد نیستی. نمیدونی زندگی مشترک یعنی چی؟ نمیدونی خواسته های طرف مقابلت یعنی چی؟ دلم میگیره وقتی یاد حماقت های خودم می افتم. چقدر باورت داشتم .چقدر اعتماد داشتم . راست می گن اگر درست میگی چرا از طرفهای خودت کمک نخواستی که حالا به من میگی مادی؟ اخه ادم حسابی چی بگم . تو میدونی زندگی یعنی چی؟ نه بخدا نمی دونی. فکر میکنی فقط پول است ؟ 

من چقدر خانواده خودم رو ازار دادم . چقدر  بهت اعتماد داشتم و نمی خواستم کمترین اسیبی به تو برسه . ولی تو با من چه کردی؟ من حرص خوردم تو تفریح کردی. من حرص خوردم و غصه خوردم تو ادم حساب نکردی.  

تو دلت چی میخواد؟ هان ؟ باز خر بشم . چی دارم خر بشم. میگی تنها هستی. خوب من رو دور نمی کردی. وقتی فهمیدی دیگه چیزی ندارم ولم کردی. گفتی برو دیگه . من ندارم .خدا میدونه خدا میدونه  

هر کاری میکنم ببخشم دلم نمی اید. میبخشم ولی من غیرت ندارم اگر باز باهات حرف بزنم . 

غیرت ندارم اگر باز بخوام یک کلمه ازتو بگم . 

غیرت ندارم اگر باز بخوام بگم چی شد و چه کردی. 

تو این دوسال تو با من چه کردی؟ فقط عذاب وجدان داشتی ؟ فقط دوستم داشتی؟ به خدا همش دروغ است . تو  فقط خودت رو می شناسی که نمی تونی با کسی زندگی کنی همین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد