۸

حالا هر روز یه پیامی بزار. خوشم میاید خودت میگی خودت هم عمل میکنی. 

ولی از طرف من . دیگه خبری نیست تا موقع قرار که گفته ام پانزده روز دیگه وجه روبفرست. ببینم معرفت داری یا نه

۷

امروز روز بدی نبود.کاری انجام دادم یک بلوز که نیمه کاره بود دوختم و تمام شد.

نمیدونم از دیشب ناراحتم . یادداشت گذاشته بود که با یادداشتهای رنج می کشه و گفته بود دیگه پاسخی نمی ده. من هم یک پیام برای اخرین بار گذاشتم. حوصله ندارم من پیام بدم ولی اون بی جواب بزاره. این رسمش نیست. هر چقدر هم دو نفر همدیگر رو دوست داشته باشند که دیگه به این هم شک دارم. این کار رو نمیکنند. چرا باید هر کاری میخواد و هر چی دلش میخواد انجام بده ولی من نه. تقصیر خود من است. باید کمی رعایت کنم و فاصله رو بیشتر شاید این جور برای اون هم راحت تر باشه. بزار به ارزوش برسه که گفته بود دنبال این بوده و هست که یک همسری بگیره که کارهاش رو انجام بده ولی میگه کسی رو ندارم و جالب اینکه در بعضی جاها هم اسمش رو پاک کرده . حتما برنامه ایی داره . برام نوشته بود که اسمش رو پاک کرده و گفته بود البته نه به خاطر تو. من هم نوشتم خوش بحال اونی که بخاطرش این کار رو کردی و گفته به خودت و زندگی خودت مربوط است.

خوب دلیلی نداشت به من بگه چرا؟ و مدام میگه میخوای تو سایتهای دوست یابی ثبت نام کنی؟ نه خوشم میاد نه حوصله این کار رو دارم. مسخره است دیگه . تو چی بودی و چی شدی که بعدی باشه.

از همه چی دلسرد شدم . حوصله این حرفها رو ندارم. میخوام روش زندگی ام رو عوض کنم.