ای خدا قسم به اون عشقی که در اوایل داشتیم کمک کن . به هر دو کمک کن که دوباره به زندگی خودمون برگردیم .
ای خدا کمک کن تا مثل اول روی پا باشه . ای خدا هیچکس را از بالا به پایین نکش.
ای خدا کسی را ذلیل نکنه و کوچک نکن. کافی است . نامردی کرد ولی تمام شد.
ای خدا کمک کن فراموش کنم. کمک کن فقط خوبی ها را بیاد بیارم.ای خدا هر چی میخوام فکرش را نکنم نمی تونم و بدتر وابسته میشم.
هر کاری میکنم دروغهاش و کارهایی که کرده فراموش نمی کنم.
ای خدا کمکم کن فقط کمک کن دوباره همان سابق بشم که به هر چیز کوچکی می خندیدم و لذت میبردم .
شاید از نظر سن بالا باشم ولی دلم کوچک است و بچه کمکم کن همین.
۴ روز است که نمی بینمت . نه ۵ روز شده . ولی نشون می ده که ۵ روز است به پروفایلت سر نزدی یعنی اینترنت نداری. فکر میکردم رفتی مسافرت ولی باز طاقت نیاوردم و زنگ زدم . تو وقت نداری و پول اینترنت نداری.
میدونی امروز با یکی از همکارانت حرف می زدم .دیدم اون یک ادم تنها چقدر پیشرفت کرده . کارگر تو بوده . ولی تو به کجا رسیدی؟ دلم سوخت ناراحت شدم . برای همکار قدیمت دعا کردم کارش بهتر بشه و برای تو دعا کردم خدا بهت کمک کنه .
میگن زندگی دست زن است و مرد را می تونه سر به راه کنه . من میگم نه . اگر مردی بخواد سربراه باشه کسی جلودارش نیست و اگر بخواد بد بشه باز بهترین زن هم نمی تونه کاری کنه .
بعضی از مردها هستند اول به خانه و زن و بجه هاشون می رسن بعد دنبال کارخودشون هم میرن و زن با اینکه میدونه به روی خودش نمی یاره .
ولی در زمان بدهکاری و زیر بار مشکلات سخت است زن طاقت بیاره . سخت است مخصوصا اگر خودش هم کمک کرده و خودش را زیر بار قرض گذاشته باشه . و مرد برای خودش بره تفریح.
اره مسخره است عزیز من . خیلی مسخره است. ولی عزیز من فکر نکردی و دیدی اخرش جه بلایی سرت اومد. از یکطرف زنت را از خودت روندی و از یک طرف دوستان و از یکطرف کارت روبراه نشد.
یادت میاید به زنت میگفتی بدقدم . شب می خندیدی میگفت امروز چون نگاهت نکردم خوب بود.چرا قبل از اینکه از این زنت پول بگیری این حرف ها رانمی زدی. دیدی دیگه پول نداره و رفتی سفرو عاشق شدی و بعد زنت شد بدقدم . گفتی با خانمبازی همه چی داشتی . دوسال شد داری همین کار رامیکنی . کجا رسیدی.؟
برات هر دو هر شب دعا میکنم. خدا انشالله بهت کمک کنه . امیدوارم فقط یک فکر از سرت بیرون بره و مطمئن هستم بعد از اون درست میشه . فقط از مرد بودن (البته اسمی) کنار بکش ببین خدا چطور بهت کمک می کنه . دیگه با زنی نباش دور همه را خط بکش . بزار راحت زندگیکنی.
البته در این شرایط فکر نمیکنم کسی درست و حسابی باهات باشه. بقیه چی بودن گول پول تو را خوردن . حتی اونی که قسم میخوره میگه نه . به خاطر پول بوده که میخواسته با مردی ۲۰ سال بزرگتر از خودش ازدواج کنه .
خدا بهت کمک کنه و انشالله خبرهای خوب برسه. امین
بالاخره چی؟ باید عادت کنی ؟ بدون اون باید عادت کنی ؟ یعنی دو سال را عادت نکردی توی تنهایی خودت بین خانواده بودی ولی تنها ؟ هنوز عادت نکردی ؟ هنوز باور نکردی که باهات بازی کرد ؟ هنوز باور داری که دوستش داری ؟ نه عزیز من فقط یک عادت بوده . خودت را عادت بهش دادی.
درست است شاید الان تو موقعیت خیلی بدی باشه ولی باید بدونی که خودش باعث شد نه تو.
فکر میکنی مقصر تو بودی ؟ نه عزیز من مقصر خودش بود بدون هیچ اطلاعاتی عازم کشوری دیگه شد و خیلی زود خودش را باخت باخت به خاطر بعضی موارد مثل هندوانه گذاشتن زیر بغل به وسیله دوستانش و قطع نکردن روابط با کسانی که دیگه نباید تو زندگی راهشون می داد.
خودت را ناراحت نکن. بنویس براش دعا کن همانطور که برای دیگران دعا میکنی.
خدا انشالله بهش کمک کنه . ولی فکر کن زمانی که تو دل سوز اون بودی و دنبال کارها بودی اون با تو چه کرد؟
یادت باشه که شب ساعت ۱۲ یا ۱ می امد میگفت صبح بهت نگاه نکردم فروش خوب بود. تو بدقدمی تو ناپاکی
اینها را همیشه به یاد داشته باش ولی براش دعا کن .دعاکن عاقبت به خیر باشه. الکی با مردی ۵۵ ساله ازدواج کردی ولی چی شد ؟ فقط یک بازی خوب باهات کرد که فکر کرد برنده است. ولی باخت . تو هم پول از دست دادی و اعصاب . اعصابی که حالا حالا ها درست شاید نشه ولی باز خدا رو شکر کن ./
براش دعا کن . فقط دعا کن همانطور که خدا داره به تو کمک میکنه به او هم کمک کنه .
خوب نامه هم رسید . میگی دیگه تمام شد . باشه تمام شد. دیگه چیزی بین ما نیست. به قدری شنیدم و دیدم که دیگه نمی تونم چیزی بهت بگم چون هر چی هم بگم میگی تهمت است.
ایرادی نداره عزیزم تمام شد. و راحت شدی . ولی بازی که تو کردی خوب رو دست خوردی . اون هم از خدای بزرگ و امیدوارم همین خدا هم بهت کمک کنه .
دیشب خوابت را دیدم که داشتی دست فروشی میکردی. ناراحت شد تو خواب بهت گفتم چی
شده چرا تو؟ گفتی ندارم . صبح که بیدار شدم گفتم حتما خیر است و شاید کسی را پیدا کردی که خودت را بهش بچسبوندی. امیدوارم تمام چیزی های خوب دنیا مال تو باشه .
تا نامه بهم برسه شاید از دست تو عصبانی ومتنفر بودم . ولی این دل لامذهب دوستت داره. تا اخر هم دوستت خواهد داشت.
عزیزم برای دعای خیر می کنم. تصمیم نداشتم دوباره بنویسم ولی چون میخوام با یک م.... مجازی حرف بزنم تصمیم گرفتم باز ادامه بدم. باز عشقم را نثار این وب کنم . شاید باز بتونم به دلم کمک کنم .
خانواده ام هم خیالشون راحت شد. ناراحت بودندو نگران ولی با رسیدن نامه همه راحت شدند تا وقت دادگاه برسه . فقط دعا میکنم که مادر باز نفرین نکنه چون نفرین مادر میگیره.
انشالله خدا کارهات را روبراه کنه همانطور که کار من را داره انجام میده.
امیدوارم خدا بهت کمک کنه
بهت هر چی میخوای بده
اول از همه بهت عقل بده
امیدوارم خدا این بار آبروت را حفظ کنه
کمی بهت تلاش بده
و چیزی که مایه دردسر تو است ازت جدا کنه
امیدوارم بدقدمی دیگه تو زندگی ات نیاد
که با رفتن این بدقدم زندگی ات بدتر نشه
مدیریت یک خانواده به مدیریت مرد است امیدوارم این مدیریت را هم خدا بهت بده
بالاخره ان روز رسید. روزی که منتظر بودم ببینم برگه دادگاه که می رسه دست تو چی می نویسی.
و باز مثل همیشه و باز مثل همیشه به رخ کشیدن پول بلیط هواپیما و ....
میدونستم به خاطر سفر اولم همیشه ازت سرزنش خواهم شنید.
و میدونستم اخر به خاطر همین مسئله باعث می شه از تو و زندگی زده بشم.
و امیدوارم عاقل باشی و بقیه زندگی ات را درست کنی. و درست زندگی کنی.
و امیدوارم که خدا به من رحم کنه اگر باعث ناراحتی تو شدم .
و امیدوارم بتونم ببخشم و بخشیده بشم از طرف خدا که گاهی میگفتم خدانامردی
و امیدوارم دیگه همه چی تمام بشه .
همه را به پول بستگی داره حتی دوست داشتن تو به من .
اره . نامه دادگاه برات اومد ناراحت شدی و میگی من پول به رخت می کشم. باز بهانه ....
خوب معلوم است ایمیلی که برات فرستادم به دل دادت نوشته بودی دیدی که ...
صدها بار از این ایمیلها دیدم
دیگه چیزی نمیگم جواب ای میلت رو هم ندادم تا پایان ببینم چی میشه
هر شب برات دعا میکنم با اینکه میگی ناپاکم
هرشب دعا می خونم برات با اینکه میگی ناپاکم
هر شب سر بر بالین می زارم و با خدای خودم میگم
دیگه کافی است . دیگه وکیل من کافی است . زجرش دادی
ولی باز می بینم تو دردسری .
نمیدونستم اول زندگی یک وکیل گرفتم و خودم را دست وکیلی سپردم
که من میگذرم ولی او از حق بنده اش نمی گذره.
نمیدونم چرا باهات این کار را میکنه ؟
از دروغ گفتن هات است ؟ از چی است ؟
من همه چی رابخشیدم واقعا دیگه بخشیدم
از ته دل ای خدای من ای وکیل من
همه چی را می بخشم بزار روحم پاک بمونه مثل سابق
بزار ازار نبینم بزار راحت باشم
و بزار به خاطر دو تا جوانی که باهاش هستن وضعش خوب بشه
ای خدا کاری کن که هر سه ادم باشن و مثل ادم زندگی کنند
دنبال خوشی لحظه ایی نباشن
ای خدا خودت کمک کن
وقتی میخوای حقت را بگیری ناراحت می شن
وقتی حرف حق می زنی ناراحت می شن
وقتی میگی تحقیق کردم و چی شنیدی و میگی ناراحت می شن
و .........
پس بزار همه چی را در حلقوم خفه کنم که دیگه نه چیزی بشنوم و نه حرفی بزنم.
زمانی میرسه که شکاک بودن هم میشه ناپاکی و نامردی میشه عمل خیر
زمانی میرسه که گوش زد کردن میشه ناپاگی و آزاد گشتن طرف مقابل می شه عمل خیر
زمانی است که نمیدونی چه کنی فقط گوش میکنی میگن تو مثل جنازه می مونی و بی هویت
وقتی نظر می دی میگن تو چقدر بد سلیقه هستی و بد زشت و بد لباس
لباس خوب می پوشی میگن چرا اینطور پوشیدی دامن عربی
لباس مرتب و رسمی می پوشی میگن چرا کله وپاچه را انداختی بیرون مگه می شنگی
وقتی شلوار می پوشی که مثلا پات بیرون نباشه میگن دو تا چوب انداختی بیرون
نمیدونستم چه کنم؟ هویت نامعلوم
چرا ما خانم ها سعی می کنیم به دل خواه آنان هر کاری بکنیم ولی اونها هر کاری دلشون میخواد میکنند.
چرا ماهویت خودمون را نگه نمی دارم .
چرا وقتی میدونم چیزی بهمون می اد و طرف هم میدونه باز ادامه نمی دیم فقط به خاطر اینکه طرف جان میگه نپوش َ نکن و ....
خدا به داد همه برسه
حق را هم نمی شه ازشون گرفت. میگی حقم را چطور میدهی ؟ مثل همیشه نادارم . میگی پس چرا میگن زن داری و بهش می رسی میگه تو ... خوردی و ناپاک و تو قدم تو زندگی من را نابود کرده
یک زندگی مشترک مسخره که از اول بازی گرفته شد