دیگه تمام شد. همه چی تمام شد.
چند روزاست تمام شده ولی تودلم چیزی خالی شده . اول که تلفن زد وکیلم خوشحال شدم گفتم خوب راحت شدم . بعد که مدارک را گرفتم و نگاه کردم وای چی دیدم ... 6 سال تمام .. مسخره است.
دو سال زندگی کنی . 4 سال جدا باشی و بعد دو روز بعد از تاریخی که عقد کردی مهر طلاق بخوره؟
این زندگی ماست . بگم زنهای ایرانی نه .. میتونست قصه هر زن دیگری باشه .
به طور اینترنتی باهاش اشنا شده بودم و اینترنتی هم تمام شد. به خاطر همین باز دور دوستان اینترنتی را خط کشیدم که وابسته کسی نشم .
حوصله ندارم .. نمیتونم اعتماد کنم .. مثل یکی از همین دوستان جدید که میگفت خانمم فوت کرده ؟ باور نشده و هنوز هم نمی شه.
امروز فکر میکردم چرا وابسته این اینترنت و چت میشیم؟ تمامش از بی حوصله گی , خستگی روحی و تنهایی و درخواست محبت از دیگران
حالا اگر یک خانم یا آقایی که مثلا زن هم داره بخواد دوستی دیگر ی داشته باشند همه بد میدونند و همین خانم و اقا می ان تواینترنت و به هر شکلی که بخوان خودشون را معرفی میکنند.
و ما وابسته همین اینترنتی و چت میشیم و مخصوصا این فیس بوک که مد روزگار شده و میتونی هر عکسی از دوستان را در این فیس بوک ببینی.
چوب این نت لعنتی رو خیلی خوردم
چون خیلی ها خودشون رو آرزوهای دست نیافتشون به آدم معرفی میکنن و یواش یواش آدم اعتماد میکنه و بعد ...
ای داد